سینمای ایران یک زمانی وسیله ای برای به نمایش گذاشتن رشادت های سربازان دلیر ایرانی و همینطور تعالیم آیینی و سنتی برای مردمش بود، امروز اما به غده ای سرطانی تبدیل گشته است که اگر مانع آن نشویم باید هر روز بیشتر و بیشتر شاهد مرگ تک تک سلول های بنیادین جامعه باشیم.
به گزارش گلستان ما به نقل از راه دانا؛ سینما، هنر، صنعت، سرگرمی، منبر، ابزار سیاست، دانشگاه، مکانی برای فرهنگ سازی است، بارها این سوال پیش آمده است که وظیفه اصلی و ذات اولیه سینما تولید و حمایت از این فرهنگ است؛ عقل حکم می کند افرادی که در سینما مشغول به کار هستند و خود را سینماگر و مهم تر از آن هنرمند می دانند، به کدام یک از موارد بالا عمل کرده اند؟!
مدتهای مدیدی است که سینمای ما نه تنها آن سهم از فرهنگ سازی و آموزش صحیح را که هر کشوری از هنر و سینمایش انتظار می رود بر آورده نمی کند بلکه به ابزاری برای تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمنان این مرز بوم تبدیل شده است.
آثاری را در سینمای کشور می بینیم که ابتذال را به نهایت رسانده اند، به گونهای که اکثر خانواده های ایرانی که به بعد تربیتی و فرهنگی خانواده خود اهمیت می دهند، از بردن خانواده شان به سینما امتناع می کنند، به تازگی هم که خود سینما و آثارش برای نوجوانان و کودکان مکانی ممنوعه تبدیل شده استف زیرا که با این نظام رده بندی سنی که اخیرا به وجود آمده است اکثر فیلم های برچسب سنی بالای 12 یا 15 سال خورده اند و توصیه شده است که افرادی زیر این رده های سنی به تماشای فیلم ننشینند.
تا به این جای کار متوجه می شویم که اصل فرهنگ سازی از سینما برچیده شده است، چون قشر مهمی از جامعه را نادیده گرفته و برنامه ریزی و پیامی برای آنان ندارد.
وقتی به تماشای فیلم های سینمایی می نشینیم در کمال تعجب می بینیم که دیالوگ هایی در فیلم ها بر زبان بازیگران جاری می شود که انگار یکی از مسئولین سیاسی کشور رو به روی ما نشسته است و می خواهد با سخنرانی کردن حرف های سیاسی و نقشه های خود را که در چارچوب قانون نمی گنجند را به مردم بخوراند و برای آن ها دغدغه سازی کند.
اگر چنین مسائلی در کشور وجود نداشته باشد، ایران دیگر جایی برای زندگی نیست، ما از دنیا عقب مانده ایم و دنیا به چشم یک کشور عقب مانده و بدبخت به ما می نگرد، گویی مردم ایران در جزیره ای دور افتاده در انتهای جهان به دست اهریمنان اسیر گشته اند، این درست همان حرف ها و چیزهایی که دشمنان ملت ما 40 سال است می خواهند به مردم تحمیل کنند اما جالب آن است که این حرف ها را از بیگانه ها نه، بلکه از خودی می شنویم.
سطح کیفی فیلم هایی که به روی پرده می روند نه تنها از لحاظ محتوا بلکه از نظر ساختاری نیز به حدی رسیده اند که وقتی مخاطب از سینما خارج می شود، احساس می کند که پول خود را دور انداخته و وقتش را تلف کرده است در حالی که می توانست از این زمان بهره بهتری برای گذراند با خانواده اش ببرد.
این تنها از نگاهی از منظر فنی به آثار تولید شده سینمای امروز است اما اگر بخواهیم از نظر محتوا به آن بپردازیم متوجه کی شویم که مردم دیگر نیازی به داشتن ماهواره در منزلشان و دیدن سریال های سخیف و مبتذل ترکیه ای ندارند، چون سینمای درخشان این روزهای ما به خوبی توانسته است همان مضمون ها و همان رنگ و لعاب ها را مردم خود هدیه بدهد، باید پرسید این گونه می خواستند با ماهواره و سریال های ترکیه ای و خانمان سوزشان مقابله کنند این مسئله اگر سهوی باشد بازی کردن در زمین حریف است و اگر تعمدی باشد که باید بگوییم سازندگان این آثار سربازان جنگ نرم دشمنان حقیقی این مردم و این خاک هستند.
سینمای ایران یک زمانی وسیله ای برای به نمایش گذاشتن رشادت های سربازان دلیر ایرانی و همینطور تعالیم آیینی و سنتی برای مردمش بود، امروز اما به غده ای سرطانی تبدیل گشته است که اگر مانع آن نشویم باید هر روز بیشتر و بیشتر شاهد مرگ تک تک سلول های بنیادین جامعه باشیم؛ اگر سینما به دست اهلش نیافتد هر چه سریع تر خواهیم دید که دشمن اصلی فرهنگ، سنت و مردم ایران سلاح های ممنوعه نیست، بلکه سالن های بزک شده از بازیگران بدحجاب داخلی و بازیگران بی حجاب دسته چندم غربی است.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد